سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اولین شیطنت شیرین ا

با سلام

قبل از هر چیز بگم که من تازه به جمعتون پیوستم پس خواهشا کمکم کنید وبه من ببخشید میخوام از امروز شروع کنم و گذاشته برنداشته یه شیطنت هایی بکنم شیرین. چون بالاخره ما جماعث جوون رو با شیطنت نشناسن با چی بشناسن بامانتوهای تنگ وکوتاه یا باموهای اناناسی؟ القصه ..فعلا شروع کارمه راستشو بخوای

یه کم ذوق زده شدم.امیدوارم بانظراتتون کم وکاستی های من رو بهم تذکر بدید وایده ها وطرح های نویی که بد

رد بخور باشه اعلام کنید امادرمورد وبلاگم یکی از بخشهای وبلاگم بخشهایی از شعرهای توپ ابوالفضل (بهزاد )سپهر باشه اونایی که باهاش اشنا هستند حرفم رو تایید میکنند اما فکر نکینی شیطنت هام یادم رفتها نه تازه د

اره شروع میشه اما راستشو بخوای حیفم اومد باشعر او شروع نکنم .پس فعلا فقط چند بخشی از اون رو براتون

میخونویسم (یعنی میخونم ومی نویسم).....مادر دروغگو:اتل متل یه مادر_عین غنچه شب بو_یه مادر فداکار_ولی یه کم دروغگو_یه ساعتی میگذره_دست میکشه رو سرم_بهم میگه بیداری_یا خوابیدی دخترم_لابد میپرسید چرا_عین گل شب بوئه_سر زنشم می کنید _چون یه کم دروغگوئه_دوباره وسه باره _وقتی جواب نمیدم_نوازشم میکنه _فکر میکنه خوابیدم_بلند میشه از تو جا_از اتاق بیرون میره_شاید میخواد مادرم_ بره وضو بگیره......این شعر ادامه داره اماقول میدم تویادداشت های بعدی حتما ادامخ اش را بنویسم

امیدوارم نری  که دیگه بر نگردی خیلی خوشحال شدم راستی  نظر یادت نره